{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
go to bed
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۶
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خوابیدن
۱
۱
[General]
[... عمومی ...]
در بستر رفتن
معنی go to bed, معنی لخ فخ دثی, معنی go to bed, معنی اصطلاح go to bed, معادل go to bed, go to bed چی میشه؟, go to bed یعنی چی؟, go to bed synonym, go to bed definition,
معنی (گ.ش.) تخم بزرک، بزرک، بذر کتان
,
ترجمه (گ.ش.) تخم بزرک، بزرک، بذر کتان
به انگلیسی,
معنی dental appointments
,
ترجمه dental appointments
به فارسی,
معنی Protecting Hardware Design Intellectual Property
,
ترجمه Protecting Hardware Design Intellectual Property
به فارسی,
معنی Stirred reactor
,
ترجمه Stirred reactor
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی